سخن بزرگان

1-دخترو اگه بگایی، دوست داره. اگه دوسش داشته باشی، اون میگاد تورو!

2- با پول در آوردنِ که آدم پولدار میشه، نه با پس انداز کردن!

3- هر آدمی درونش یه نوجوون 17 ساله داره که آماده تجاوز به یه موجود بی گناهه، این یه پتانسیل بالقوه است که تو ما ایرانیا خیلی به بالفعل شدن نزدیکه!

پی نوشت: سخن بزرگان، از افاضات دوستانِ جان است!

Pioneer

تعریف من از آدم های پیشرو تو هر زمینه ای اینه:

کسی که جلوتر از مردم هم عصرش حرکت میکنه! انگار متعلق به یک زمان دیگست. کسی که قابلیت پیش بینی آیندرو داره! کسی که دید داره، درک داره از عواقب اتفاقاتی که هنوز نیافتاده!

احمد کسروی از نظر من جزو این  دسته آدم هاست! یه جمله خیلی معروفی هست از کسروی، که نشون میده این آدم تا کجارو دیده!

اون جمله اینه:

«ما یک حکومت به آخوندها بدهکاریم. یعنی باید قدرت سیاسی به دست روحانیون بیفتد تا بعد ملت ایران دیگر دل از شعائر خرافه آمیز در قالب تشیع صفوی برکند»

اگه بگیم کسروی این جملرو تو سال 1324 گفته که همون سالی که به قتل رسیده در واقع 33 سال زودتر همچین حادثه ای رو پیش بینی کرده! و من به شدت معتقدم اگه انقلاب اسلامی تو سال 57 رخ نمیداد، این اتفاق بعدها حتماً به وقوع می پیوست، مثلاً ممکن بود همراه با بهار عربی این اتفاق تو کشور ما هم بیافته! ینی در هر صورت به دلیل رواج خرافه پرستی افراطی این اتفاق اجتناب ناپذیر بود، و حالا چه بهتر که این اتفاق زودتر افتادِ!

شخص دیگه ای که به نظر من از نظر داشتن وسعت دید، پیشرو محسوب میشه، صادق خان هدایت. هدایت تو داستان هایی مثل محلل، کاروان اسلام، توپ مرواری … تصویر سازی های عجیبی رو ارائه میکنه. وقتی خواننده اون هارو میخونه فک میکنه این داستان ها تو زمان حال اتفاق افتاده و شرح حال ما تو دهه های اخیرِ ینی 1380، 1390، در صورتی که این آدم اکثر این داستان هارو تو سال های 1310 تا 1320 نوشته. این آینده نگری از باز بودن افق دید این نویسنده حکایت داره، فارغ از سحرآمیز بودن قلمش، فارغ از مسلط بودنش به زبان های متعدد، فارغ از هر تکنیک نویسندگی، برای من بارزترین صفت این آدم آینده نگریشه! این آدم تو آینده زندگی کرده!